samiarmirzayi



عضويت در سايت


 قصه ها، بهترين راه براي گفت وگو با کودکان در مورد سوء رفتارهاي شان است


 


 خيلي از والدين مي پرسند، قصه گويي چه تاثيري در زندگي کودک دارد؟ قصه زندگي را از نوع آغاز مي کند. خيالپردازي را غير مستقيم ياد مي دهد. در ذهن کودک سوال ايجاد مي کند و به کودک ياد مي دهد حوادث را بهم بچسباند. باعث مي شود خدا را پيدا کند و واقعيت ها را کشف کند.

 کدو قل قله زن، علي مردان خان، خروس زري و. همه از بخشي از خاطرات مشترک کودکي ما در دوران بزرگسالي هستند. خاطراتي که هنوز هم در گوشه هاي ذهن مان دنبال تصويرهاي آشناي آن ها مي گرديم و اين يعني باور مسلم تاثيرگذاري قصه و قدرت وصف نشدني آن، همان قدرتي که دنياي کودکي مان را به بزرگسالي پيوند مي زند!



 از چه زماني مي توانيم براي کودکمان قصه هاي کودکانه بگوييم؟
شايد با خودتان بگوييد که از چه زماني مي توانيد براي کودکتان قصه بگوييد. از زماني که کودک توانايي توجه کردن به حرف هاي شما را پيدا مي کند، زمان قصه گويي شروع مي شود. بنابراين از همان نوزادي هم مي توان قصه گفتن را شروع کرد، صد البته نبايد توقع داشته باشيد که نوزاد شما متوجه کنه مفاهيم قصه شود، در اين زمان همين ارتباط مهم است.

کودک زماني که بزرگ تر مي شود و يکي دوسالي از زندگي اش مي گذرد، توجه بيشتري به قصه نشان مي دهد، با اين حال علاقه اي به يک جا ماندن و گوش سپردن فراوان ندارد؛ چرا که کنجکاوي در جهان اطرافش و کشف آن، ذهنش را مشغول کرده است.



پس نه او مي نشيند که شما يک ساعت برايش قصه تعريف کنيد و نه شما اين کار را بکنيد که نتيجه اي جز فراري دادن او از دنياي قصه گويي و مطالعه ندارد. پس به قصه هاي کوتاه يا حتي خيلي کوتاه روي بياوريد. پس از چهارسالگي مي توانيد به او اين اجازه را بدهيد که از ميان کتاب ها دست به انتخاب بزند و کتاب مورد علاقه اش را بخرد.



تأثير قصه در رفتارهاي کودکان
 قصه ها، بهترين راه براي گفت وگو با کودکان در مورد سوء رفتارهاي شان است. واضح است که منظور ما نصيحت و سرزنش به شکل مستقيم نيست. قصه ها حکم شربت شيريني را دارند که با آن مي توان تلخي دارو را به راحتي تحمل پذير کرد. رفتارهاي کودک ترسو و خجالتي، کودک پرخاشگر و قلدر و. را مي توانيد با قصه ها درمان کنيد البته با اين شرط که رفتارها را زود تشخيص بدهيد و دست به کار شويد.



 ممکن است با خودتان فکر کنيد که چطور ممکن است يک داستان ساده جلوي پرخاشگري کودک را بگيرد يا بر ترس و خجالت کودکي ديگر فائق آيد. حسي که کودک پس از شنيدن يک داستان خوب دارد، مانند احساسي است که ما پس از تماشاي يک فيلم خوب پيدا مي کنيم.



مخاطب هنگام تماشاي فيلم با يک يا چند شخصيت همانندسازي يا همذات پنداري مي کند. کودک نيز به همين شکل، هنگام گوش سپردن به قصه، خود را به جاي شخصيت هاي داستان مي گذارد يا به آنها احساس نزديکي مي کند.



چگونه داستان را خوب ترسيم کنيم؟
 قصه گويي آنگونه که ما فکر مي کنيم هم کار ساده و راحتي نيست. البته اينکه متن داستان را ساده و بدون هيچ فعاليت و خلاقيت خاصي از روي کتاب براي کودک در حال خوابمان بخوانيم و در ميان سطور آن خميازه بکشيم هم شيوه اي از شيوه هاي قصه گويي است. اما براي اينکه قصه گوي بهتري باشيد و تأثير عميق تري روي شنونده تان بگذاريد بايد به اين نکات دقت کنيد: يک قصه گوي خوب در ابتداي امر بايد در انتخاب قصه دقت کند. 



با توجه به سن و سال مخاطب، روحيه و شرايء استعداد و ذهن و فهم او و با توجه به شرايط محيطي و نياز کودک دست به انتخاب قصه هايي بزند که آموزه هاي مورد نظر را به کودک انتقال دهد. در عين حال قصه هايي را انتخاب کنيد که با آن راحتيد و خودتان هم آن را دوست داريد.



ضمن اينکه بهتر است داستان هايي با پايان خوش را براي کودکتان انتخاب کنيد؛ داستان هايي که در آنها خوبي بر بدي غلبه مي کند، شخصيت خوب داستان پيروز مي شود و مشکلات و سختي ها برطرف مي شوند و شخصيت شرور و بد به سزاي عملش مي رسد يا متنبه مي شود. شما به عنوان يک قصه گو بايد قصه را مانند يک تابلوي نقاشي در برابر کودک ترسيم کنيد.



خيال را تقويت مي کند
 دکتر احمدرضا آذر،پژوهشگر حوزه کودک و نوجوان قصه ها مي گويد: قصه گويي براي کودکان منجر به تقويت "خيال" خواهد شد. در ايام محرم تعزيه هايي برگزار شد که در آن گفتار، حرکات و نمايش هاي نمادين ديده مي شد. 



تعزيه ها براي اکثرکودکان چند نسل قبل،معنا داشت، اما اين صحنه ها براي خيلي ازکودکان امروز که در معرض بمباران اطلاعات تصويري توسط رسانه هاي مختلف قرار گرفته اند و از طرفي براي آنان قصه گفته نشده و خيال آنها تقويت نشده،اغلب بيگانه و ناآشنا تلقي مي شود و کودکان با اين نمادها نمي توانند ارتباط درست و معناداري برقرار کنند.


 


 اما در بين همين کودکان نسل امروز، کودکاني هستند که وقتي با صحنه هاي مربوط به تعزيه يا اصولا هر داستان نمادين ديگر رو به رو مي شوند؛ در اين صحنه ها غور کرده و سوالات جالبي را در ارتباط با آن مي پرسند. اين دسته کودکان، همان گروهي هستند که والدين آنها برايشان قصه تعريف کرده اند.بنابراين قصه گويي مي تواند واسطه ميان برخي از نمادها و مفاهيم مربوط به آن باشد.

 دکتر آذر در ادامه افزود: البته بايد مراقب باشيم که تلاش براي رشد خيال و وهم در فرد، منجر به توهم گرايي يا القاي شبه آگاهي در او نشود. در دوران امام سجاد عليه السلام گروه هايي به نام "قصاصين" رشد پيدا کردند که با آگاهي از قدرت قصه گويي و از طريق قصه گويي، افراد را در ارتباط با اعتقادات و باورهاي اسلامي شان در معرض حمله قرار داده بودند که اين افراد مورد نقد امام سجاد عليه السلام واقع شدند. بنابراين قصه گويي آن قدر داراي قدرت است که اگر از اين ابزار به درستي استفاده نشود،مي تواند زمينه را براي ايجاد تعارض در فرد فراهم آورد که بايد به اين نکته نيز توجه داشت؛ چرا که قصه گويي به شکل منفي،سبب مي شود ديدگاه هاي کودکان در معرض آسيب قرار بگيرد. 


,قصه براي کودکان,قصه هاي کودکانه


رفتارهاي کودک ترسو و خجالتي، کودک پرخاشگر و قلدر و. را مي توانيد با قصه ها درمان کنيد


 
چه قصه اي براي چه کودکي؟
تحقيقات روان شناسان کودک نشان مي دهد قصه گويي، بلند قصه گفتن هنگام خواب و نظم و ترتيب داشتن قصه گويي در دوران 2 تا 7 سالگي همه از عوامل موثر و زمينه ساز زنده کردن فرهنگ مطالعه در کودکان است. استمرار قصه گويي در اين دوران در آينده از اين کودکان خوانندگاني خوب و ماهر مي سازد. مدت زمان قصه گويي، اگر به صورت هميشگي و منظم باشد مي تواند از 5 تا 10 دقيقه شروع شود. اين زمان را مي توان با بالارفتن سن بچه ها و افزايش دامنه لغات شان آرام آرام افزايش داد. از 4 سالگي و گاهي کمي زود تر مي توانيد گاهي از بچه ها بخواهيد که آن ها براي شما قصه بگويند و هنگام قصه گويي با آن ها همراهي کنيد.



در حقيقت از 3 تا 4 سالگي بچه ها معمولا اين آمادگي را دارند تا بخشي از اتفاقاتي را که براي شان افتاده تبديل به قصه کنند يا قصه هاي ساده اي را که شنيده اند بازگو کنند. در 5 يا 6 سالگي بچه ها از نظر ذهني براي شنيدن افسانه ها آمادگي دارند.



بنابراين مي توانيد قبل از خواب يک يا دو افسانه کوتاه برايشان بگوييد. از 6 سالگي به بعد بچه ها توانايي شنيدن قصه هاي بلند و قسمت به قسمت را دارند چون حالا ديگر ذهن آن ها مي تواند بين قسمت هاي مختلف داستان ارتباط برقرار کند. البته قصه هاي بلندي را که براي قصه گويي انتخاب مي کنيد بايد طوري باشد که هر شب قسمتي از آن به صورت منطقي تمام شود و مقدمات ماجراي بعدي هم در همان شب گفته شود.



پس از همين حالا دست به کار شويد و فارغ از تاثيرگذاري قصه در ادا کردن کلمات، تکوين شخصيت، قدرت تخيل، افزايش اعتماد به نفس و براي کودکان تان قصه بگوييد، قصه هايي که قرار است در روزهاي نه چندان دور آينده، تنها فصل مشترک آن ها با دنياي عجيب و دوست داشتني کودکي شان باشد.


تعمير موبايل


شايد براي شما هم اتفاق افتاده باشد! که باتري موبايلتان تا ديروز کار مي‌کرد ولي امروز که مشاهده کرديد گوشي خاموش شده و حدس زديد که باتري آن تمام شده، آن را به شارژز وصل کنيد ولي در کمال تعجب گوشي نه شارژ مي‌شود و نه عکس‌العملي از خود نشان مي‌دهد! يا اينکه اين اتفاق براي گوشي‌اي که چند ماه از آن استفاده نکرديد(احتمالا به دليل خريدن گوشيِ جديد) و حالا هوس کرديد دوباره از آن استفاده کنيد و در کمال تعجب اتفاقي که به آن اشاره کرديم بيفتد و باتري شارژ نشود.


dead-battery-CHeJoori.in?


در چنين مواقعي دو ترفند پيش روي ما قرار دارد که با انجام دادن آن‌ها بتوانيم باتريِ مرده‌ي خود را زنده کنيم و از هزينه‌ي اضافي براي خريدنباتري جديد جلوگيري کنيم که در زير هر دوي آن‌ها را بيان مي‌کنيم.


توجه:‌فقط در صورتي که باتري موبايل شما دچار مشکل شده باشد روش‌هاي زير را انجام دهيد و از روي کنجکاوي آن را روي باتري‌هاي سالم امتحان نکنيد.


آموزش زنده کردن باتري‌هاي خراب و مرده‌ي موبايل


متد اول: استفاده از باتري 9 ولتي


لوازمي که احتياج داريم:



  • چسب برق

  • دو رشته سيمِ برق معمولي

  • يک عدد باتري 9 ولتي728px-Revive-a-Cell-Phone-Battery-Step-1-Version-2?


روش کار:


باتري موبايلتان را از داخل موبايل خارج کنيد.


728px-Revive-a-Cell-Phone-Battery-Step-10-Version-2?


حالا يکي از رشته سيم‌ها را به سرِ + باتري وصل کنيد و آن را با چسبّ برق در جاي خود محکم کنيد.


همين کار را با آن‌يکي رشته سيم و سرِ منفيِ باتري هم انجام دهيد.


728px-Revive-a-Cell-Phone-Battery-Step-4-Version-2?


حالا سيمي که از سر + باتري خارج مي‌شود را به سر + باتري موبايلتان وصل کنيد و با چسب برق آن را در جاي خود محکم کنيد. سيمي هم که از سر – باتري خارج مي‌شود را به سر منفي باتري موبايل وصل کنيد و آن را با چسب سر جاي خود محکم کنيد.


728px-Revive-a-Cell-Phone-Battery-Step-5-Version-2?


حالا کافي است حدود 1 دقيقه صبر کنيد و به باتري موبالتان دست بزنيد و ببينيد اگر کمي گرم شده باشد، ديگر کافيست و مي‌توانيد حالا سيم‌ها را جدا کنيد.


728px-Revive-a-Cell-Phone-Battery-Step-6-Version-2?


728px-Revive-a-Cell-Phone-Battery-Step-7-Version-2?


باتري را داخل گوشي بيندازيد و گوشي را روشن کنيد. احتمالا اگر کمي شانس داشته باشيد موفق خواهيد شد!


728px-Revive-a-Cell-Phone-Battery-Step-9-Version-2?


متد دوم: استفاده از فريزر


باتري گوشي را خارج کنيد و آن را داخل يک کيسه‌ي پلاستيکي قرار دهيد تا آب و رطوبت به آن نفوذ نکند.


728px-Revive-a-Cell-Phone-Battery-Step-11-Version-2?


حالا کيسه را داخل چيزي شبيه به يک بشقاب يا کاسه قرار دهيد و سپس آن را داخل يکي از طبقات فريزر قرار دهيد و اجهزه دهيد که حداقل 12 ساعت آنجا بماند.


728px-Revive-a-Cell-Phone-Battery-Step-12-Version-2?


سپس آن را از داخل فريزر خارج کنيد و از کيسه دربياوريد.


اگر ذرات يخ روي آن است، سعي کنيد آن‌ها را پاک کنيد و اجازه دهيد باتري مدتي را در هواي معموليِ اتاق بماند تا کمي گرم شود.


728px-Revive-a-Cell-Phone-Battery-Step-14-Version-2?


حالا آن را وارد گوشي کنيد و گوشي را روشن کنيد.


728px-Revive-a-Cell-Phone-Battery-Step-15-Version-2?


قصه کودکانه


 


قصه کودک


به کودکي که از تاريکي مي‌ترسد چگونه کمک مي‌کنيد؟
چه مي‌کنيد تا بچه‌ها به حرف‌هاي شما گوش بدهند؟
به کودکي که اسباب‌بازي‌اش را به بچه‌هاي ديگر نمي‌دهد، چگونه رفتار درست را آموزش مي‌دهيد؟


چگونه مرگ عزيزان را براي کودک توضيح مي‌دهيد؟
. .
دکتر آرتور روشن، روان‌درمانگر و دانش‌آموخته‌ي دانشگاه واترلوي کانادا، در کتاب خود به نام «قصه‌گويي»، به ارائه ديدگاه‌ها و انديشه‌هاي ويژه‌اش درباره قصه‌‌گويي و تمثيل‌خواني براي کودکان مي‌پردازد. او در اين کتاب به روشني آشکار مي‌سازد که چگونه مي‌توان از قصه، داستان کودکانه، تمثيل و استعاره همچون روشي درماني و ابزاري تربيتي براي بسياري از مشکلات معمول خردسالان و کودکان بهره گرفت. مشکلاتي مانند پرخاشگري، شب ادراري، ناخن جويدن، مکيدن انگشت، ترس و . . همچنين چگونه مي‌توان به کمک قصه‌گويي، فضيلت‌هايي همچون صبوري، بخشندگي، خودباوري، مشارکت و بسياري فضايل ديگر را به بچه‌ها آموخت.
ساختار کتاب «قصه‌گويي»، به دو بخش کلي تقسيم شده است. در بخش نخست، «کودکان و قصه‌گويي»، نويسنده به ارائه ديدگاه‌ها و سازوکارهاي قصه‌گويي و داستان‌سرايي ‌پرداخته است. اين بخش پنج فصل دارد: در فصل اول، درباره سرشت انسان، چگونگي نگرش پيشينيان به پرورش کودک و اهميت آموزش در ايجاد اعتماد به نفس کودکان بحث شده است. در فصل دوم، تأثيرات داستان و قصه بر کودکان، بهره‌گيري از تمثيل و استعاره در روان‌درماني و معاني نمادها در افسانه‌ها بررسي و تحليل شده است. بر همين پايه، در فصل سوم کتاب، درباره‌ي عناصر قصه‌گويي و آفرينش تمثيل گفت‌وگو ‌شده است. در فصل چهارم، اصول ارتباط و چگونگي به کارگيري کودکان از زبان، شرح داده شده است تا والدين بهتر کودکان را درک کنند و فرايندهاي يادگيري ناخودآگاه آن‌ها را آسان کنند. در اين فصل از کتاب، تمرين‌هاي سودمندي براي ترغيب بچه‌ها در به کارگيري حواس‌شان ارائه شده است. همچنين مطالبي درباره نقاشي و نمايش عروسکي، به عنوان ابزارهايي نيرومند براي يادگيري کودک از مشکلات زندگي، آمده است. فصل پنجم، دربرگيرنده پاسخ‌هاي کوتاه دکتر روشن به پاره‌اي از پرسش‌هاي خوانندگان درباره‌ي قصه‌گويي با رويکرد درمان‌گرانه است.
بخش دوم کتاب، بيش‌تر رويکردي عملي و کاربردي دارد و بر حوزه‌‌هاي مشکلات ويژه کودکان متمرکز است. در اين بخش به خود موضوعات، يعني چالش‌هايي که امروزه پيش روي والدين و بچه‌ها قرار دارد، ‌پرداخته شده است. مشکلات عمومي دوران کودکي که بيش‌تر ريشه در ترس دارند و معمولا به شکل جسمي خود را نشان مي‌دهند.
فصل ششم، به چندين مشکل رايج درباره‌ي استرس، به ويژه آن‌هايي که با نشانه‌هاي جسمي همراه هستند، همچون شب ادراري، ترس و نگراني، ناخن‌ جويدن، انگشت مکيدن، استرس و مرگ، پرداخته شده است. نويسنده پس از توضيح کوتاهي درباره هر مشکل، نمونه يا نمونه‌هايي از قصه‌ و يا تمثيلي که مي‌تواند در بهبود آن مشکل ياري‌دهنده والدين باشد، همراه با گروه سني مناسب قصه، ارائه کرده است.
در فصل هفتم، داستان‌ها و تمثيل‌هايي آورده شده است که ارتباط‌ کودکان و سازگاري آنان با ديگران را بهبود مي‌بخشد و در دستيابي به فضايل اخلاقي ياري‌شان مي‌کند. بهبود پرخاشگري، رقابت با نوزاد جديد، مهرباني و شفقت، همکاري، سخاوت و بخشندگي، پيش‌داوري نکردن درباره‌ي ديگران از ظاهر آنان، راست‌گويي، تسلط بر خويشتن و احترام به بزرگ‌ترها فضائلي هستند که در کتاب درباره آن‌ها بحث شده و قصه‌ها و تمثيل‌هايي مرتبط با آن ارائه شده است.
در فصل پاياني کتاب نيز به داستان‌هايي براي تشويق رشد دروني کودکان، همچون رضايت خاطر و شادماني، خودباوري، بردباري و پشتکار، پرداخته شده است.
دکتر روشن، به سبب کاربردي بودن کتابش، به خوانندگان پيشنهاد مي‌کند، «چندين بار آن را بخوانيد و زير قسمت‌هاي مهم و لازم را خط بکشيد و تمرين کنيد تا حداکثر بهره را از آن ببريد.». اما نويسنده بي‌درنگ «هشدار» مي‌دهد که هدف کتاب او آموزش خوانندگان کتاب در چگونگي درمان کودکان نيست، بلکه هدف آفرينش داستان‌ها و تمثيل‌هاي آموزشي آن است که به کودکان‌ در کنار آمدن با مشکلات‌شان ياري رساند.
مي‌گويند روزي انيشتين کودکي روبه‌رو شد که از او درباره پسرش راهنمايي مي‌خواست. مادر گلايه مي‌کرد که پسرش در يادگيري درس علوم چندان موفق نيست. دانشمند بزرگ در پاسخ گفت:«برايش قصه بگوييد.» مادر با شگفتي گفت: ولي آقا! پسرم درس علومش خوب نيست. انيشتين پيشنهادش را تکرار کرد و گفت:«براي او قصه بگوييد.»
کتاب «قصه‌گويي: چگونه از داستان براي کمک به کودکان در رفع مشکلات زندگي بهره ببريم.» نوشته آرتور روشن، با برگردان بهزاد يزداني و مژگان عمادي با 216 صفحه را انتشارات جوانه رشد در سال 1385 منتشر کرده است.


 


داستان صوتي


قصه کودکانه


قصه کودک


در اهميت قصه گويي و خواندن با کودکان مي‌توان با نقل قولي از افلاطون صحبت را شروع کرد. افلاطون مي‌گويد: «بايد پرستاران و مادران را وادار کنيم فقط حکاياتي را که پذيرفته‌ايم براي کودکان نقل کنند و متوجه باشند پرورشي که روح اطفال از راه گفتن حکايات به دست مي‌آورد، به مراتب بيش‌تر از تربيتي است که جسم آن‌ها با ورزش پيدا مي‌کند.» قصه‌ها و افسانه‌ها همواره در رشد و کمال ذهني و فرهنگي انسان‌ها مؤثر بوده‌اند و به نوعي زندگي اجتماعي و فرهنگي مردم، شيوه? کار و توليد آن‌ها و رفتار، تفکر، احساس، مذهب، اخلاق و اعتقادات هر جامعه را نشان داده‌اند.


انسان‌ها براي فرار از ناکامي‌ها و نابرابري‌هاي اجتماعي و اقتصادي و محروميت‌هاي گوناگون، آرزوهايشان را با آرامش خيال در قالب افسانه‌ها، قصه‌ها، متل‌ها، ترانه‌ها و لالايي‌ها گفته‌اند. قصه از ابتداي آفرينش تا کنون وجود داشته است و شايد نخستين قصه، قصه? آدم و حوا و نخستين قصه گو حضرت آدم باشد که ماجراي رانده شدنش از بهشت را براي فرزندانش تعريف کرد.


قصه گويي هم چنين به عنوان روشي براي آموزش ارزش‌هاي اجتماعي و اخلاقي استفاده شده است. تأکيد افلاطون و ارسطو بر قصه گويي براي کودکان نيز از همين جنبه است. قصه درباره? انسان‌ها و اشياء به صورتي متفاوت و با زباني خوشايند، آن‌ها را به آموختن ترغيب مي‌کند. درون مايه? اصلي قصه‌ها آرزوي انسان‌ها بوده و هست. در واقع انسان‌ها نيازهايشان را با زباني ساده و قابل فهم در قصه بيان مي‌کنند. طرح مسائل هيجان انگيز و عجيب و ظهور عوامل طبيعي، غير طبيعي و متافيزيکي باعث مي‌شود شنوندگان از شنيدن قصه لذت ببرند و انگيزه? يادگيري در آن‌ها بيش‌تر شود. کودکان با شنيدن افسا نه‌ها، اسطوره‌ها و قصه‌هاي قومي درباره? جهان و آنچه در آن است اطلاعاتي به دست مي‌آورند و در ذهن خود، آرزوهاي مطلوبشان را شکل مي‌دهند.


تقريباً تمام افسانه‌هاي اقوام و ملل گوناگون اين ويژگي را دارند. در قصه تمايلات دروني افراد تجسم خارجي مي‌يابد و چهره‌ها و حوادث آن قابل فهم مي‌شود. در طب سنتي هندو براي بيماران رواني قصه‌اي مي‌گفتند که مشکل خاص او را مجسم مي‌کرد و از او مي‌خواستند درباره? آن فکر کند. در اين روش انتظار داشتند وقتي بيمار به داستان فکر مي‌کند، هم ماهيت دشواري‌ها و گرفتاري‌هاي آزاردهنده? زندگي خود ر ا بشناسد و هم راه حلي براي درمان آن پيدا کند. از ميان آن چه داستان درباره? نااميدي‌ها، اميدها و پيروزي انسان بر دشواري‌ها و گرفتاري‌ها مي‌گفت، بيمار مي‌توانست نه فقط چاره‌اي براي مشکل خود بيابد، بلکه هم چون قهرمان داستان راهي نيز براي بازيابي خويش کشف مي‌کرد.


اما اهميت قصه تنها براي کمک به رشد انسان و آموختن روش‌هاي درست ِ زندگي نيست. قصه وقتي درمان کننده است که بيمار به جزيياتي از داستان فکر کند. جزيياتي که بيانگر مشکلات و کشمکش‌هاي دروني و کنوني زندگي فرد است و به او کمک مي‌کند به راه حل‌هاي فردي برسد.


کودکي که با شنيدن قصه باور کرده است يک چهره? به ظاهر نفرت انگيز و خطرناک ممکن است، به طرز سحرآميزي تغيير ماهيت دهد و به بهترين و دوست داشتني‌ترين دوست و ناجي تبديل شود (مثل داستان ديو و دلبر يا شاهزاده خانم و قورباغه) مي‌تواند باور کند کودکي را که نمي‌شناسد، مي‌تواند بهترين دوست او شود. اعتقاد به حقيقت قصه به او جرئت مي‌دهد در نخستين برخورد با يک کودک ناشناس خود را کنار نکشد. قصه‌ها هم شادي آفرينند و هم آموزنده. در قصه‌ها از واژه‌هايي استفاده مي‌شود که کودکان را تحت تأثير قرار مي‌دهد. اما بهترين شيوه? قصه گويي کدام است؟ در اين زمينه، روش‌هاي متفاوتي هست.


از جمله اين که لازم است بعد از گفتن هر قصه يا هنگام قصه گويي به کودک فرصت دهيم به قصه فکر کند و درباره? آن حرف بزند. اين روش از نظر عاطفي و عقلي براي کودک بسيار مفيد است. براي اين که داستان توجه کودک را جلب کند بهتر است سرگرم کننده باشد و کنجکاوي او را برانگيزد. هم چنين لازم است تخيل کودک را فعال کند و به او کمک کند توانايي ذهني‌اش را افزايش و احساساتش را توضيح دهد.


بهتر است داستان با همه? جنبه‌هاي شخصيتي کودک ارتباط داشته باشد و از نيازهاي کودکانه وي سوء استفاده نکند. قصه بايد نيازهاي دروني کودک را جدي بگيرد و اعتماد او را به خود و آينده‌اش تقويت کند. آگاهي دادن به کودک درباره? دنيايي که در آن زندگي مي‌کند، پرورش عادت‌هاي مفيد و ايجاد عزت نفس و حس استقلال طلبي و گسترش خلاقيت از مهم‌ترين هدف‌هايي است که در قصه گويي براي کودک دنبال مي‌شود. با خواندن قصه و بازگويي آن، نيروي بيان و تکلم کودک رشد پيدا مي‌کند و بر دايره? لغات و اطلاعاتش افزوده مي‌شود. آيدن چمبرز در کتاب گفت و گو درباره? کتاب در اين باره مي‌گويد: «يک شب که هوا تاريک شده بود، نوه? پنج ساله? دوستم به ديدن او آمد. اين دختر از خانه‌شان تا خانه? پدر بزرگ تنها آمده بود. براي رسيدن به خانه? پدر بزرگ (دوستم) بايد از راه ِ باريکي از ميان درختان مي‌گذشت.


پدر بزرگ پرسيد: «نترسيدي که تنها آمدي؟» دختر جواب داد: «نه، نه، پدر بزرگ، تمام راه براي خودم داستان شنل قرمزي را تعريف کردم!» کودک با خواندن يا گوش سپردن به قصه بر توجه و دقتش به پيرامون خود مي‌افزايد و درباره? هر موضوع و پديده‌اي فکر مي‌کند.


او از اين راه مهارت‌هايي مثل خوب ديدن، خوب شنيدن، پرسيدن و به دنبال پاسخ بودن را به دست مي‌آورد. در اين ميان وظيفه? بزرگسالان تنها ايجاد اشتياق به خواندن در کودکان نيست. بلکه آن‌ها بايد براي تداوم خواندن در گروه‌هاي سني برنامه‌هايي را پيش بيني کنند تا عادت به خواندن در درون کودک، پايدار و نهادينه شود. کتاب‌هايي که براي کودکان انتخاب مي‌شود بايد جذاب، عميق و شيرين باشند و با تجربه‌ها، نيازها، علايق و توانايي‌هاي آن‌ها هماهنگ باشد و به کنجکاوي‌ها و آرمان‌هاي بلند پروازانه? آن‌ها پاسخ دهد. کتاب مناسب، تخيل کودک را تقويت مي‌کند و بر تجربه‌هاي او مي‌افزايد. به او لذت مي‌دهد و او را به خواندن علاقه مند مي‌کند.


راضيه برزگر؛ دانشجوي کارشناسي ارشد دانشگاه علامه طباطبايي razieh.barzegar@gmail.com


سميه کاظميان؛ استاديار گروه مشاوره دانشگاه علامه طباطبايي kazemian_somaye@yahoo.com


چکيده


آفرينش قصه پاسخ بةکي از نيازهاي روحي انسان است و تا انسان، اين موجود پيچيده به حيات خود ادامه دهد، هنر ديرپاي قصه‌گويي نيز زنده خواهد بود و همچون رودي حيات‌بخش در بستر زندگي بشر جريان خواهد داشت. قرآن که معجزة پيامبر اسلام و آخرين و درعين‌حال کامل‌ترين کتاب آسماني است سرشار از قصه است که از سرگذشت پيامبران و اقوام پيشين و به زبان قصه براي مسلمانان نقل‌شده است. در اين مقاله سعي بر آن است تا ابتدا معناي لغوي و اصطلاحي قصه، اهميت، انواع، ويژگي‌ها و ارزش‌هاي تربيتي قصه موردبررسي قرار گيرد، سپس جايگاه، اهميت و ويژگي‌هاي قصه کودکانه در قرآن موردبررسي قرار مي‌گيرد و در نهايت به شيوه‌ها و تکنيک‌هاي قصه‌پردازي در قرآن پرداخته مي‌شود. کودک به اقتضاي نزديکي  به فطرت پاک الهي، از شنيدن قصه لذت مي‌برد و به‌طور غيرمستقيم، جوهر وجودش شکل مي‌گيرد. ازآنجاکه قرآن «احسن القصص» است، چنانچه قصه‌هاي آن به نحو مقتضي و متناسب با سن کودک بيان شود، موجب علاقه‌مندي نسل جديد به قرآن خواهد شد، چراکه در دل‌ قصه‌هاي قرآني برشي از زندگي واقعي انسان در لحظه‌هاي خاص تاريخ نقش بسته است.


مقدمه


قرآن كريم به‌عنوان آخرين كتاب الهي كه از سرچشمه وحي الهام گرفته، گنجينه‌اي منحصربه‌فرد و در ميان همه كتب الهي بي‌رقيب است. با توجّه به اينكه عامّه مردم، كمتر مي‌توانند از قرآن كريم و مفاهيم آموزنده آن مستقيماً استفاده كنند، قرآن كريم با عباراتي ساده و قابل‌فهم براي عموم مردم به بيان سرگذشت پيشينيان پرداخته و با اشاره به علّت هلاكت يا سعادت آنان، نيل به هدف مقدّس، يعني عبرت گرفتن از سرگذشت گذشتگان را آسان‌تر نموده است.


قصّه و داستان‌گويي مهم‌ترين وسيله و ابزار كتب آسماني براي تبشير و انذار بوده است. بدون ترديد، طبع انسان به شنيدن و خواندن سرگذشت‌ها و قصّه‌ها، رغبت و ميل فراوان دارد و قرآن كريم، اولين كتابي است كه نقل داستان‌هاي‌ و سرگذشت‌هاي واقعي پيشينيان را در راه تربيت و ارشاد مردم به‌كار گرفته و از اين ميل و رغبت طبيعي، در راه هدايت آنها بهره‌برداري كرده است (سايت شهر مجازي قرآن کريم، 1389).


قرآن كريم همواره به‌عنوان چراغ روشنايي‌بخش راه سعادت بشري، نويدبخش بوده است و از راه‌هاي مختلف همچون: انذار، بشارت، وعده، وعيد، تمثيل، توصيف، إخبار، حكايت و بيان قصّه، در پي اين بوده است كه قاطبه انسان‌ها را به‌سوي راه سعادت ابدي هدايت كند. تاريخ و نقل سرگذشت پيشينيان و ذكر عاقبت آنها‌ و ذكر علّت گرفتاري‌ها و شقاوت، يا راحتي و سعادت آنها‌، تأثير به‌سزايي در چگونگي طي اين راه دارند. در دل‌ قصه‌هاي قرآني برشي از زندگي واقعي انسان در لحظه‌هاي خاص تاريخ نقش بسته است.


قصه در لغت


واژة «قصه» مصدر عربي از ماده قَصَصَ، يُقصُصُ و به معني دنبال کردن اثر و ردپاي کسي يا حيواني آمده است. معاني ثانوي ديگري چون: بيان کردن، گفتن، داستان‌سرايي، نقل کردن نيز در فرهنگ‌ها ياد شده است.


از ميان معاني واژة قصه، شايد بهترين معني که با اصل کار قصه‌گويي مطابقت دارد و با نظريه‌هاي قصه شناسان نيز هماهنگ است، همان معني دنبال کردن است. دنبال کردن در معناي مجازي، نه به‌طور حقيقي، مثل دنبال کردن رد پاي يک آهو يا يک ، بلکه دنبال کردن مجازي حوادث و ماجراهايي است که براي يک شخصيت يا شخصيت‌هاي داستان رخ مي‌دهد (پشت‌دار، 1390).


شنونده به هنگام توجه به وقايع قصه در هر شرايط سني و علمي – فرهنگي که باشد، آنچه او را برمي‌انگيزاند تا حوادث قصه را دنبال کند، همانا حس کنجکاوي و ولع به اين است تا بداند که سرانجام قهرمان داستان و نتيجه ماجراها به کجا خواهد کشيد؛ يعني شنونده دائماً از خود يا از راوي مي‌پرسد: بعد چه؟ (and then)، در زبان عربي قَصَصَ دقيقاً با اين اصطلاح لاتين تناسب معنايي و کاربردي دارد (رهبر، 1389). قصه، به‌طور اجمال، پيگيري و رديابي آثار گذشته و گذشتگان است. همان‌گونه که چند جاي قرآن، گذشته از بحث قصه، از خود واژه قصه به معناي» پيگيري و رديابي آثار گذشته استفاده شده است (حسيني و محدثي، 1381).


قصه در اصطلاح


در زمان حال، اصطلاح قصه به معناي عام در بيشتر متون ادبي بر آنچه در ادبيات قديم آمده است، مانند افسانه، حکايت و سرگذشت اطلاق مي‌شود (مير صادقي، 1377). قصه قالبي از انواع ادب شفاهي (عاميانه، فرهنگ مردم) است که ساختاري ساده و ابتدايي دارد و حوادث آن حول يک ماجراي ساده دور مي‌زند، اصل قصه روايت سادة آن ماجراست. وجه تمايز قصه با حکايت در دو نکته است: حکايت در زمان و روزگاري مشخص اتفاق افتاده است، ولي قصه مقيد به برش زمان نيست، ديگر آنکه حکايت حتماً متضمن يک پيام اخلاقي يا نکته‌اي اجتماعي است که قصه ممکن است حامل چنين پيامي باشد و ممکن است صرفاً به‌قصد سرگرمي گقته مي‌شود (پشت‌دار، 1390). معناي اصطلاحي ديگر قصه اين است که در آن تأکيد بر حوادث خارق‌العاده بيشتر از تحول و تکوين آدم‌ها و شخصيت‌ها است.


قصه و قصه‌گويي امروزه علاوه بر روشي براي سرگرمي و تفريح، شيوه‌اي براي آموزش و يادگيري کودکان است و از آن در کلاس‌هاي آموزشي و اتاق‌هاي بازي و خواب کودکان استفاده مي‌شود (ندافي قلعه شيري، 1388).


قصه‌گويي، عبارت است از: هنر يا حرفه نقل داستان به‌صورت شعر يا نثر که شخص قصه‌گو آن را در برابر شنوندة زنده اجرا مي‌کند. داستان‌هايي که نقل مي‌شود، مي‌تواند به‌صورت گفت‌و‌گو، ترانه، آواز با موسيقي يا بدون آن، با تصوير و ساير ابزارها همراه باشد. ممکن است از منابع شفاهي، چاپي يا ضبط مکانيکي استفاده شود و يکي از اهداف آن بايستي سرگرمي باشد. در روزگاران کهن، تاريخ سنت‌ها، مذهب، آداب قهرماني‌ها و غرور قومي به‌وسيله قصه‌گوها از نسلي به نسل ديگر منتقل مي‌شد (حجازي، 1384).


قصه‌گويي در کشور ما سابقه‌اي بس ديرينه و قديمي دارد، اما نفوذ عوامل و وسايل ارتباط‌جمعي و علاوه بر آن مسائل خاص حوزه‌هاي شهرنشيني، موجب شده تا نقش قصه‌گويي در طول دوران و به‌ويژه در نظام‌هاي آموزشي کم‌رنگ شود. همچنين به قصه‌گويي هنوز به‌عنوان يک فن نگاه نمي‌شود و در نظام آموزش‌وپرورش جايگاه شايسته‌اي براي قصه‌گويي به چشم نمي‌خورد. بسياري از علاقه‌مندان به اين فن، به تجارب خود متکي هستند و کمتر با روش‌هاي علمي و اصول قابل قبول اين فن آشنايي دارند.


اهميت قصه و قصه‌گويي


قصه و قصه‌گويي، خود قصة آشناي همة انسان‌ها در همة روزگاران و جامعه‌هاست. انسان‌ها در سفر، غم و شادي، تنهايي و خلوت و در جمع و حتي در گيرودار جنگ و بحرآنها‌ي زندگي با قصه همراه و مأنوس بوده‌اند، همين است که قصه را همزاد انسان دانسته‌اند و نخستين قصه‌ها را به نخستين روزهاي زندگي انسان در زمين بازگردانده‌اند.


قصه تنها، فاتح دنياي کودکان نيست، بلکه بزرگ‌سالان نيز لحظة شنيدن قصه، درست مثل کودکان، با قصه جاري و همراه مي‌شوند و صميميت و صفاي کودکانه مي‌يابند. نوشته‌اند که مصريان قديم همراه با بزرگان و به‌ويژه فرعونيان، قصه‌گويي دفن مي‌کردند تا براي او قصه بگويند و غم تنهايي و غربت را در قبر فراموش کنند. پادشاهان ايراني، قصه‌گوياني داشته‌اند. شهرزاد قصه‌گو در هزار و يک‌شب نمونه‌اي از اين قصه‌گويان است. در هفت‌پيکر نظامي دختران افسانه‌گو، بهرام گور را به قصه‌هاي خويش ميهمان مي‌کنند. نقش قصه در تربيت انسان تا بدان‌جا است ها‌ست که کتاب‌هاي آسماني با شيوه‌اي خاص داستان‌هايي را براي تذکر، هدايت و ارشاد مطرح کرده‌اند. تورات، انجيل و قرآن سرشار از داستان‌هاي انبياء، اقوام و تمدن‌هايي است که آمده‌اند و رفته‌اند و زندگي آنها چراغ راه ديگر انسان‌ها شده است.


شايد نخستين قصه، قصه آدم و حوا باشد که با فريب شيطان، از بهشت خدا رانده شدند. شايد حضرت آدم (ع) به‌عنوان اولين قصه‌گو، بارها قصه رانده شدن خويش از بهشت را براي فرزندانش تعريف کرده باشد تا عبرت بگيرند و فريب نخورند (رحمان دوست، 1377). آفرينش قصه پاسخ بةکي از نيازهاي روحي انسان است و تا انسان، اين موجود پيچيده به حيات خود ادامه دهد، هنر ديرپاي قصه‌گويي نيز زنده خواهد بود و همچون رودي حيات‌بخش در بستر زندگي بشر جريان خواهد داشت (حنيف،1384). مسلماً علاقه به قصه را خداوند مهربان در نهاد انسان نهاده است، زيرا خداوند از زير و بم آفريدة خود دقيقاً آگاه است و در تمام کتاب‌هاي آسماني به زبان قصه با انسان سخن گفته است.


قرآن آخرين کتاب آسماني مملو از قصه‌ها و تمثيل‌هايي است که لباس سخن حقّ پوشيده‌اند و ماجراي اقوام و مردم گذشته را براي مسلمانان و مخاطبانش نقل مي‌کند تا عبرت حاصل آيد و تجربه تلخ گذشتگان طغيان‌گر و عاصي، دوباره تکرار نشود.


انواع قصه‌ها


در مورد انواع قصه‌ها، شش گونه قابل‌تصور است: تاريخي، واقعي، تمثيلي، اسطوره‌اي، نمادين و غيبي.



  1. 1. قصه تاريخي؛ قصه‌اي است که محتوا و ماجراي آن در يکي از هنگامه‌هاي تاريخ محقق شده باشد. قصه تاريخي، بياني تاريخي و دقيق دارد و به ذکر جزئيات مي‌پردازد.

  2. 2. قصه واقعي؛ قصه‌اي است که در وقتي از اوقات روزگار محقق شده، اما داراي بيان ريز جزئيات نيست و ماجراي تحقق‌يافته در ظرف زماني را بازگو مي‌کند (که ما معتقديم قصه‌هاي قرآن از اين نوع هستند).

  3. قصه تمثيلي؛ براي آوردن ضرب‌المثل از قصه تمثيلي مي‌توان ياد کرد که تخيلات يک نويسنده، به آن افزوده مي‌شود و رنگ و لعاب به خود مي‌گيرد تا مَثَل خود را عرضه کند و مخاطب نتيجه اخلاقي بگيرد.

  4. قصه اسطوره‌اي؛ فرق قصه اسطوره‌اي با تمثيلي اين است که اسطوره‌اي يک دروغ محض و يک تخيل کاملاً ناب است. بايد توجه داشت که اين اسطوره با اسطوره‌اي مثل شخصيت اسطوره‌اي – که در کتب جديد نوشته شده، مثل فلان نماد و فلان پهلوان - فرق دارد و نبايد در اينجا مشتبه شود.


اگر بخواهيم مثالي براي قصه اسطوره‌اي بياوريم، مي‌توانيم به شاهنامه فردوسي اشاره کنيم که قهرمانان قصه‌اش واقعيت خارجي نداشته و به معني مطلق، تخيل بوده‌اند. اسطوره بر سبيل تمثيل نيست و تحققش بسيار دور از ذهن است.



  1. قصه نمادين و سمبليک؛ قصه رمزي و سمبليک به قصه‌اي گفته مي‌شود که مبتني بر عناصر نمادي باشد مثل فلان رنگ و فلان حيوان که در فرهنگ‌هاي مختلف، نمادي از مظاهر مختلف است؛ و قصه‌اي که مبتني بر چنين عناصري باشد، قصه نمادين ناميده مي‌شود.

  2. قصه غيبي؛ به قصه‌اي گفته مي‌شود که محتوا و ماجرايش در جهان شهود تحقق پيدا نکرده است و مربوط به عالم غيب است. در مباحث مختلف و مفصلي که شده، برخي خواسته‌اند تمام اين انواع شش‌گانه را به قصه‌هاي قرآن نسبت دهند.


با اندک تأملي در قصه‌هاي قرآن در مي‌يابيم که اين دسته‌بندي‌ها براي قصه‌هاي قرآن باطل است و در قرآن فقط قصه‌هاي واقعي داريم ولاغير! حتي قصه تاريخي هم در قرآن نيست از گونه‌هاي قصه فقط مي‌توان قصه واقعي را براي قرآن تصور نمود (حسيني و محدثي، 1381).


ويژگي قصه چيست؟


قصه اگر به‌مثابةک اثر هنري تلقي شود (که چنين است) بايد مانند هر اثر هنري ديگر سه ويژگي زير را دارا باشد:


الف) بايد نوآوري داشته باشد. در قصه بايد نسبت به نوع معمول و پيش‌پا افتاده، بدعت و نوآوري وجود داشته باشد که همگان قادر به آن نباشند (و همان‌گونه که مي‌دانيد تحدي در همه‌جاي قرآن و حتي قصه‌هايش وجود دارد).


ب) زيبايي ساختاري داشته باشد؛ يعني از حيث جمالي بايد زيبا باشد.


ج) از لحاظ نحوه بيان، قدرتمند باشد، يعني قدرت تعبير و نحوه بيانش به‌گونه‌اي باشد که بتواند از ديگر تعبيرهاي هنري ممتاز شود.


اين سخن که در قصه‌هاي قرآن هر سه ويژگي فوق وجود دارد، ادعاي درستي است، چراکه از نوآوري و زيبايي ساختاري و قدرت تعبير برخوردار است (حسيني و محدثي، 1381).


معيارهاي انتخاب قصه


داستان، محور يک تجربه اصيل قصه‌گويي است، چراکه بدون داستان، قصه‌گويي وجود ندارد؛ همچنين آماده کردن داستان نيز مقوله ديگري است که قصه‌گو بايد به آن توجه خاصي داشته باشد. منبعي که قصه‌گو براي انتخاب کردن داستان در اختيار دارد، پهنه ادبيات شفاهي و مکتوب جهان است. او بايد به جمع‌آوري قصه‌هايي متناسب باشخصيت و سبک خاص خود بپردازد و براي انتخاب قصه به سؤالات زير جواب دهد:



  1. آيا داستان، قصه‌گو را برمي‌انگيزاند؟

  2. آيا دوست دارد ديگران را در آن سهيم کند؟

  3. آيا او مي‌تواند از عهده گفتن اين داستان برآيد؟

  4. فضا و محتواي داستان با شخصيت قصه‌گو متناسب است؟

  5. آيا اين قصه براي گفتن مناسب است يا خواندن آن براي بچه‌ها بهتر است؟

  6. آيا اين قصه با گروه سني شنوندگان متناسب است؟

  7. آيا طول قصه براي شنوندگان مناسب است؟

  8. آيا براي خردسالان طولاني و يا براي بزرگ‌سالان کوتاه نيست؟ (ناظمي، 1385).


ارزش‌هاي تربيتي قصه و قصه‌گويي در تعليم و تربيت کودک


ارزش‌هاي تربيتي قصه‌گويي را مي‌توان چنين خلاصه کرد:



  1. پرورش قدرت بيان و تکلم؛

  2. سرگرمي؛

  3. افزايش تجارب کودک؛

  4. پرورش ذوق هنري؛

  5. آشنايي با مشکلات و حل آنها‌؛

  6. افزايش معلومات و توسعه اطلاعات عمومي؛

  7. پرورش عزت‌نفس، جرئت ورزي و شهامت؛

  8. انتقال فرهنگ (آشنايي با فرهنگ بومي و پايبندي به آن)؛

  9. ايجاد روحيه دوستي(جعفري مفرد طاهري، 1387)؛

  10. پرورش تخيل و تفکر کودک (صباغيان، 1386)؛

  11. تلطيف عواطف و احساسات؛

  12. شناخت بيشتر محيط؛

  13. گسترش گنجينه لغات؛

  14. تعليم ارزش‌هاي اخلاقي (حنيف، 1383)؛

  15. تحريک قوة ابتکار و ابداع در کودکان؛

  16. ايجاد عشق و علاقه به ادبيات در کودکان؛

  17. رشد اعتمادبه‌نفس کودک و علاقه‌مند ساختن او به آزادي و عدالت اجتماعي؛

  18. برآوردن نيازهاي عاطفي کودک و آماده ساختن او براي دريافت پيام‌هاي اخلاقي و انساني و شهروندي خوب بودن؛

  19. آشنايي با صفات پسنديده و بيزاري از کارهاي ناپسند(پشت‌دار، 1376).


اهميت قصه در تربيت کودک


افلاطون در کتاب جمهوريت اين‌چنين به بيان اهميت قصه براي کودکان مي‌پردازد:


بايد پرستاران و مادران را وادار کنيم که فقط حکايت‌هايي را که پذيرفته‌ايم، براي کودکان نقل کنند و متوجه باشند که پرورشي که روح اطفال به‌وسيله حکايات حاصل مي‌کند، به‌مراتب بيش از تربيتي است که جسم آنها به‌وسيله ورزش پيدا مي‌کند (رحمان دوست، 1377).


قصه و قصه‌گويي پديده‌اي است که قدمت آن به قدمت پيدايش زبان و گويايي آدميزاد است. آن‌چنان ‌که تقريباً هيچ قوم و ملت کهني را نمي‌توان يافت که داراي قصه‌ها و حکايت‌هاي مذهبي، حماسي، اجتماعي و امثال آن نباشد. در همه قرون گذشته قصةک نوع وسيله براي ي نيازهاي رواني کودکان، نوجوانان و حتي بزرگ‌سالان بوده است . به‌طورکلي قصه بيش از ساير وسايل تربيتي در رفتار کودک مؤثر است، به‌شرط آنکه درست و دقيق انتخاب شود. قصه مي‌تواند ريشه بسياري از انحرافات را در کودکان و نوجوانان بخشکاند و تأثيرات عمده تربيتي بر آنها‌ داشته باشد. بچه‌ها مي‌توانند با خواندن و شنيدن قصه‌ها به سرمايه‌هاي تمدن و ميراث فرهنگي خود دست يابند، با آداب و سنن جامعه خويش و جامعه جهاني آشنا شوند و خود را براي زندگي آينده آماده‌تر سازند.


تاريخچه داستان کودکانه : احداث داستان امروزي قرن و 19 ميلادي ربط مي دهند، براي پيدا کردن ريشه داستان و داستان نويسي به گذشته بازگشت. در گذشته داستان هاي بسياري را در چارچوب حکايت هاي گلستان يا مثنوي بوستان بيان شده است. اما امروزه داستان هايي بسياري از نظر نوع ساختار و چه از نظر ظاهر و محتوا با قصه ها و افسانه ها وجود دارد که نمي توان داستان مدرن را با داشتن تمام اين تفاوت ها قالبي جدا از گذشته دانست. خريد دوره آشنايي با اصول قصه کودکانه نويسي  مقدمه داستان نويسي : براي اينکه داستاني را بنويسيم ، بايد راه و روش داستان نويسي را بلد باشيم. لازمه نوشتن يک داستان خوب يادگيري اصول داستان نويسي است. داستان (Story) چيست ؟ داستان ايجاد کردن شخصيت هاي تخيلي  و توضيح دادن روابط آن شخصيت ها، و رو به رو شدن داستان با رويدادها و حوادث، از تجربيات خلاقانه يک نويسنده است.   انواع داستان ها : داستان ها به انواع مختلفي تقسيم بندي مي شوند: -    رمان -    داستان بلند -    داستان نيمه بلند -    داستان کوتاه -    داستانک (داستان خيلي کوتاه) رمان، داستاني بلند و معمولا بيشتر از چندين صفحه مي باشد و ممکن است به هزار صفحه پيش تر رود. رمان داراي اشخاص مختلفي است که هر کدام پيچيدگي و ابعاد مختلفي را دارند. داستان نيمه بلند به داستاني گفته مي شود که بيشتر از پنجاه صفحه است  و خصوصيات کلي داستان کوتاه را دارد. داستان کوتاه : تخيلات ذهني يک نويسنده است که در چند صفحه نوشته شده است که درآن زندگي يک شخصيت يا شخصيت هاي ساخته ذهن نويسنده براي آن بيان شده است. هدف مرکز آموزش مجازي پارس سعي بر اين دارد که شما را با اصول داستان نويسي آشنا کند. اصول داستان نويسي : -    بنا کردن داستان : داستان براي ايجاد شدن و کامل شدن نياز به زماني دارد و نويسنده داستان در نوشتن نبايد عجله کند. زيرا فکري که به ذهن نويسنده مي رسد بايد در ذهن باقي بماند تا در مورد آن مطالعه کند . براي ساختار داستان بايد مراحل ، موضوع يابي ، محتواي داستان، طراحي داستان ، رشد و پرداخت داستان را بايد گذراند. 1-    موضوع يابي : يک نويسنده قبل از هر چيزي بايد بداند قصد دارد درمورد چه موضوعي داستان بنويسد. 2-    طراحي داستان :  يک نويسنده براي نوشتن داستانش بايد از قبل نقشه داستان را داشته باشد. پس از طراحي داستان حال نويسنده بادي سراغ نوشتن خود داستان برود. 3-    طرح داستان بايد کاملا واضح باشد. يعني کاملا مشخص باشد از چه نقطه اي شروع شده چه راهي را طي مي کند و چطور به پايان مي رسد، به طوري که  خود داستان نويس  درک کند داستان درباره چه کسي و يا چه چيزي بوده چگونه شروع شده ، چطور ادامه پيدا کرده و به چه صورت به پايان مي رسد. 4-    در طرح هر داستان شخصيت اصلي ، زمان و مکاني در آن رويدادها اتفاق افتاده بايد مشخص باشد. -    شخصيت پردازي : 1-    خصوصيات هاي اصلي معمولا در داستان هايي شکل مي گيرد که شخصيت هاي بسيار زيادي دارند و نويسنده در طول داستان، وقت پيدا کردن شخصت هاي اصلي را ندارد به همين دليل خصوصيات شخصيتهاي در يک يا دو جمله از زبان خود نويسنده يا يکي از شخصت هاي داستان بيان مي شود. 2-    بايد شخصيت هاي اصلي که نقش مهمي در داستان دارد را بيان کرد زيرا ذهن مخاطب باعث دور شدن از طرح داستان مي شود. -    اسم داستان : اسم داستان بايد جذاب و روشن باشد. اسم داستان نبايد محتواي داستان را آشکار نمايد همچنين بايد ارتباط مستقيمي با چارچوب داستان داشته باشد. نحوه نوشتن رمان : براي نوشتن رمان هزاران راه وجود دارد و افراد علاقمند مي خواهند بدانند چگونه يک رمان را بنويسند و بهترين روش چه روشي است . -    اهميت طراحي : يک داستان خوب به صورت اتفاقي ايجاد نمي شود. بلکه يک داستان خوب طراحي مي گردد. کار طراحي داستان مي تواند قبل از شروع يا در هنگام نوستن داستان انجام شود. بنابراين ياد گرفتن اصول کار را بايد بدانيد و بر اساس آن دستورالعمل هايي را زير نظر داشته باشيد . -    پرسش اساسي: يک پرسش که هميشه در ذهن يک نويسنده بايد باشد اين است که چگونه رمان خود را طراحي کنند. در آغاز کار بايد با يک داستان کوچک شروع شود و رفته رفته درگذر زمان يک رمان بنويسند. در مورد موضوع کتاب خود فکر کنند. حقيقت يک رمان را در ذهن خود شکل دهند اين گونه است که همه چيز مهياست فقط نياز به يک قلم و کاغذ است که نوشتن خود را شروع نمايند. توجه داشته باشيد قبل از شروع نوشتن ايده هاي فوق العاده خود را سازماندهي کرده و جوري روي کاغذ بياورند که قابل استفاده باشد. در کتاب اصول نوشتن داستان نويسي به صورت کلي با نوشتن داستان کوتاه آشنا مي شويد. انتخاب الفاظ و رعايت نکات دستوري در داستان : لفظ ابزار کار نويسنده است که نويسنده داستان بايد با اين ابزارها آشنا باشد و بداند جاي چه لفظي کجاست و کاربرد آن چيست.  در اصل نويسنده بايد بداند در  چه مکاني از داستان از چه واژه اي استفاده کند که داستانش را درست و اصولي تر بيان کند.  داستان نويس اگر به واژه ها اهميت ندهد در واقع به کار نويسندگي اهميت نداده است. برخي نکات مهم در داستان نويسي : -    در انتخاب واژه ها و نگارش ها بايد از جملات قديمي پيشگيري کرد. -    به کار بردن جملات قالبي يا جملاتي که بارها و بارها نوشته و تکرار شده است و تازگي خود را از دست داده اند، حتي سبب شده است از زيبايي دستان بکاهد از ابداع نويسنده نيز هست. -    داستان نويس بايد خلاق باشد. -    نويسنده بايد در زمان حال زندگي کند.  زيرا مواردي مانند پندهاي گذشته براي مخاطب جذابيت زيادي ديگر ندارد. -    به کاربردن آرايه هاي قديمي که بيشتر در آثار گذشته به کار مي رود براي خواننده سخت است نبايد در نوشته آشکار باشد. -    سخنان ساده  و محاوره در بخش ديالوگ و در بخش هايي در منولوگ در داستان نويسي صحيح نمي باشد. -    نويسندگان حرفه اي اغلب تحريک مي شوند که هنگام نوشتن، براي رسيدن به سود مادي، از همه سنجش هايي که خود تعيين کرده اند خارج شوند، که اين کار بزرگ ترين اشتباهي است که مرتکب مي شوند، چون فکر خود را براي رسيدن به هدفشان مي بندد. آموزش نکات مهم در داستان نويسي آموزش داستان نويسي براي کودکان : يکي از راه هاي پرورش خلاقيت کودکان تقويت قوه تخيل کودکان است. آموزش داستان نويسي براي کودکان روشي براي به هيجانات خيال پردازي است. داستان نويسي کمک مي کند تا قدرت تفکر و منطق نظم پيدا کند.   پنج روش براي داستان نويسي کودکان : 1-    آشنايي با داستان نويسي با توضيح دادن وقايع : از کودک بخواهيم داستاني را تعريف کند و اجازه بدهيم کل کارهايي که در روزمره افتاده است را برايمان تعريف کند.  اينگونه از احساساتش در هر موقعيتي آشنا شده ، در اين روش کودک با داستان نويسي آشنا مي شود. 2-    آموزش داستان نويسي با حدس زدن در مورد آينده : يک روش ديگر آموزش داستان نويسي براي کودکان تخيل پردازي در مورد اتفاقات آينده است. به جاي اينکه در مورد گذشته حرف بزند بخواهيم در مورد آينده صحبت کند. 3-    داستان نويسي با نقاشي : يک روش براي تشويق کودکان ، نقاشي کردن است. از کودک خواسته شود تا تجربه خود را نقاشي کند. هدف از اين کار اين مي باشد که بچه ها فکر کنند و افکارشان را بر روي کاغذ نقاشي کنند. 4-    داستان نويسي با خواندن قصه هاي مورد علاقه : کودکاني که دوست دارند براي آن ها قصه خوانده شود، اين روش که از بچه بخواهيم داستان هايي با شخصيت خيال خودشان تعريف کنند و آخر داستان را تغيير دهند اين روش خيلي جالب است. هم صحبتي در مورد عناصر مهمي که داستان را ايجاد کرده کمک مي کند تا کودکان را با ساختار داستان نويسي آشنا کند. 


 


قصه و تأثير آن در تربيت کودکان


در کشور ما به رغم وجود گنجينه هاي علم و معرفت و داستآنها و افسانه هاي زيبا و آموزنده، اوليا و مربيان بيشترين وقت خود را به مسائل آموزشي کودکان اختصاص مي دهند و دانش آموزان نيز در خانه و مدرسه بيشتر اوقات خود را صرف يادگيري هاي غير فعال کرده، از سختي و خشکي دروس و اضطراب امتحان و نمره رنج مي برند. بدين ترتيب اغلب اوليا و مربيان از هدف اصلي تعليم و تربيت که پرورش انسان هاي خلاق، مبتکر و کارآمد است، باز مي مانند.


 


فوايد قصه کودکانه در کودکان:


 


1-   کمک به پرورش قدرت بيان و عواطف و افکار کودکان.


2-   تقويت و پرورش نيروي تخيل در کودکان.


3-   تحريک قوه ي ابتکار و ابداع در کودکان.


4-   ايجاد عشق و علاقه به ادبيات در کودکان.


5-   رشد اعتماد به نفس کودک و علاقه مند ساختن او به آزادي و عدالت اجتماعي.


6- برآورده کردن نيازهاي عاطفي کودک و آماده ساختن او براي دريافت پيام هاي اخلاقي و انساني و شهروندي خوب بودن.


در کل داستان و قصه نقش بسيار مهمي در تکوين شخصيت کودک دارد. از طريق قصه ها و داستان هاي خوب، کودک به بسياري از ارزش هاي اخلاقي پي مي برد. پايداري، شجاعت، نوع دوستي، اميدواري، آزادگي، جوانمردي، طرفداري از حق و حقيقت و استقامت در مقابل زور و ستم ارزش هايي هستند که هسته ي مرکزي بسياري از قصه ها و داستآنها را تشکيل مي دهند وهمچنين قصه گويي باعث ممارست کودکان در مهارتهايي نظير گوش دادن، تجسم، تصور وخلاقيت مي شود.


قصه هاي کودکان چگونه بايد باشد :


1)     همخوان با احساسات و علاقه آنها باشد .نه مبتني بر دنياي بزرگسالان .


2)     داراي ساخت داستاني مناسب کودکان باشد . انگيزه تعقيب را در کودکان ايجاد کند .


3)     طولاني و ملال آور نباشد ، کوتاه  باشد .


4)     پيچيده و داراي شخصيت هاي متعدد نباشد .


5)     هم خواني فرهنگي در قصه ها رعايت شود .


6)     قصه ها نبايد بلافاصله لو برود و کودک تا آخر آن حدس بزند .


7)     قصه هايي که تاثير مثبت داشته باشدند انتخاب شود ، مثل شجاعت ، دوستي به جاي دشمني  .


8)     حاوي واژگان فراوان نباشد همچنين جذاب باشد .


9)     کتاب قصه را کودک بپسندد( طراحي ، نقاشي ،زيبايي ظاهري )


از قصه مهمتر کسي که قصه را مي گويد مي باشد . تمرين ، تسلط ، دوست داشتن قصه و قصه گويي و شناخت دنياي کودک از ضرورت هاي کار قصه گويي است


شرايط قصه گو :


1)     قصه را خوانده باشد و زير و بم هاي قصه و فضاي مناسب کلامي را بداند .


2)     قصه اي که خودمان دوست داريم را بگوئيم کودک از خطوط و چهره قصه گو بي علاقه گي را مي فهمد .


3)     از فضاي قصه بيرون نرود ( قطع قصه ،گفتگو يا خوردن )


4)     صبور و با حوصله باشد (شتاب براي تمام کردن ، پاسخ سئوالات دانش آموز ندادن )


5)     حرکات قصه گو و صدايش خيلي مهم است .


6)     تکيه کلام نا به جا نداشتن .


7) رابطه عاطفي برقرار کردن .


8) لحن و حرکات قصه گو وقتي به پايان قصه نزديک مي شود بايد آرامش بخش باشد .


9) قصه گو داراي لکنت زبان نباشد .و تو دماغي صحبت نکند .


10) آراستگي ، ظاهر و لباس قصه گو بايد مطلوب باشد .


ابزار اصلي قصه ي کودکانه گو براي انتقال داستان به شنونده، صدا و کلمه هايي است که ادا مي شود. اگر قصه گو در استفاده ي مؤثر از کلمه ها و صداي خود دقت کافي نداشته باشد، حتي بيان بهترين و هيجان انگيزترين داستآنها هم ضعيف از کار درخواهد آمد.


 چهره و حرکات قصه گو:


به طور کلي رفتار، به ويژه چهره ي قصه گوي خوب کمک بسيار مؤثري به شنونده مي کند. شنونده ضمن اين که به کلمه هايي که به تصاوير داستان جان مي بخشد توجه دارد، در تمام مدت به قصه گو نيز چشم مي دوزد . چهره ي قصه گو اغلب آيينه ي تمام نماي آن قصه است و به آن چه شنوده مي شنود، جان مي بخشد.


قصه گوي خوب بايد چهره اي قابل انعطاف داشته باشد تا اخم و لبخند، ترس و بيم و ساير عواطف را  نشان دهد و بر تأثير قصه گويي بيفزايد. حالات چهره بايد منطبق بر حالت هاي داستان باشد و هرگز نبايد به کاريکاتور تبديل شود مگر آن که داستان چنين ايجاب کند.


حرکات بايد طبيعي باشد، نه برنامه ريزي شده. به جاي اداها و حالت هاي اضافه و تمرين شده اي که معمولاً درگذشته به عنوان فن بيان آموخته مي شد، بايد حرکت ها خودانگيخته باشد تا به تأثير قصه بيفزايد. در هر حال، در يک قصه گويي موفق، چهره چيزي است که مي تواند در بيان بهتر قصه، به قصه گو کمک کند، ولي نبايد بيش از ساير جنبه هاي اين هنر به آن توجه کرد.


    مزاياي قصه گويي ،براي خود والدين:  هنر قصه گويي نيازمند آن است که خودتان داستان هاي زيادي بخوانيد. با قصه گويي نه تنها دل وجان کودکان را شاد ميکنيد، بلکه کودک درون خود را هم مي پروريد. قصه گويي فعاليت جالبي است که پيوند کودک- ولي را مستحکم مي سازد.


 


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

میهن کتاب آموزش فارکس مقدماتی مطالب اینترنتی negintikcavir vistagraphik شیراز وبلاگ خرید صوت تدریس دروس مشکات کلنگ آباد دست نوشته های بچه مثبت/مهرداد